لغت نامه دهخدا
گل آبستن از باد مانند مریم
هزاران پسرزاده از چارمادر.ناصرخسرو.تا تربیت کنند سه فرزند کون را
ترکیب چارمادر و تأثیر نه پدر.انوری ( دیوان چ نفیسی ص 120 ).بودند تانبود وجودش در این سرا
این چارمادر و سه موالید بی نوا.خاقانی.کشت و زاد از پی بیشی غلامانش کنند
چارمادر که در این نه پدر آمیخته اند.خاقانی.|| ( اِخ ) چهارستاره نعش باشد از بنات النعش. ( برهان ) ( آنندراج ).