لغت نامه دهخدا نچ نچ کردن. [ ن ُ ن ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ،تأسف خوردن بر کاری که دیگری کرده است و تأیید نکردن آن. || مِن مِن کردن. خرده گیری کردن.
فرهنگ فارسی ( مصدر ) ۱ - تاسف خوردن برکاری که دیگری انجام داده .۲ - قبول نکردن . ۳ - خرده گیری کردن .