نچ نچ کردن

لغت نامه دهخدا

نچ نچ کردن. [ ن ُ ن ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ،تأسف خوردن بر کاری که دیگری کرده است و تأیید نکردن آن. || مِن مِن کردن. خرده گیری کردن.

فرهنگ معین

(نُ نُ. کَ ردَ ) (مص ل . ) ۱ - تأسف خوردن بر هر کاری . ۲ - خرده گیری کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تاسف خوردن برکاری که دیگری انجام داده .۲ - قبول نکردن . ۳ - خرده گیری کردن .

ویکی واژه

تأسف خوردن بر هر کا
خرده گیری کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم