دانشنامه اسلامی
امام عسکری علیه السّلام در جمله ای درخشنده، ژرف و جالب می فرماید: « و لولا محمد صلی الله علیه و آله وسلّم والاوصیاء من بعده لکنتم حیاری کالبهائم لا تعرفون فرضا من الفرائض و هل یدخل قریة الا من بابها». «اگر محمد صلی الله علیه و آله وسلّم و اوصیای بعد از او نبودند، شما (ای جهان بشریت) مانند چهارپایان حیران و سرگردان بودید، هیچ وظیفه ای از وظائف را نمی دانستید، و آیا می توان وارد شهری جز از در ورودی آن (محمد صلی الله علیه و آله وسلّم و آل او علیهم السلام) گردید؟!.یعنی اگر پیامبر و جانشینان راستین او علیهم السّلام نباشند، هیچ ارزش و معرفتی نتیجه مطلوب نخواهد داد و هیچ کرداری ثمره شایسته نخواهد بخشید. سخن امام درباره همه آحاد بشر، صادق است و فرقی میان دانشمند، دانش پژوه و عامی وجود ندارد.امام عسکری علیه السّلام در این زمینه با ایجاد شبهه در معلومات کندی توانست یک اختلال بزرگ در اندوخته های ذهنی و شبکه فکری او به وجود آورد و او را از هلاک و سقوط نجات بخشد. ما پیش از آن که به معرفی کندی بپردازیم نخست اشتباه این اخترشناس و فیلسوف بزرگ را می نگاریم:
تنبه کندی توسط امام حسن عسکری
ابن شهراشوب، این محدث و تاریخ نگار نامی می نویسد:«اسحاق کندی» فیلسوف اسلام و عراق کتابی به نام «تناقضهای قرآن»! به نگارش آورد وی مدتی در منزل نشست، گوشه نشینی اختیار کرد و خود را به نوشتن آن مشغول داشت. روزی برخی از شاگردان او خدمت حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام شرفیاب شدند. هنگامی که چشم حضرت به او افتاد فرمود: آیا در میان شما مردی رشید وجود ندارد که گفته های استادتان «کندی» را پاسخ گوید و او را از این کار باز دارد؟ شاگرد گفت: ما همگی از شاگردان او هستیم، چگونه می توانیم به اشتباه استاد در این زمینه و یا زمینه دیگر اعتراض کنیم؟».امام علیه السّلام فرمود: اگر مطلبی به تو تلقین و تفهیم کنم می توانی به او برسانی و برای او نقل کنی؟ شاگرد گفت: آری. امام فرمود: از اینجا که برگشتی به حضور استاد برو و با او به گرمی و محبت رفتار کن، او را کمک کن و هنگامی که کاملا انس و آشنائی به عمل آمد، به او بگو: برای من مساله ای پیش آمده که غیر از شما کسی شایستگی پاسخ آن را ندارد و آن مساله این است که آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی و مقاصدی غیر از آن معانی که شما اراده و حس کرده اید، اراده کرده باشد؟ کندی در پاسخ خواهد گفت: بلی ممکن است چنین منظوری داشته باشد، زیرا کندی مردی است که هر سخنی را بشنود خوب می فهمد، او مردی هوشمند است.در این هنگام به او القاء شبهه کن و بگو: چه می دانی شاید گوینده قرآن معانی و مقاصدی غیر از آنچه تو می پنداری اراده کرده باشد و سخنان شما از جایگاه و موضوع اصلی خویش بیرون باشد؟شاگرد به حضور استاد خود کندی رفت و طبق دستور امام رفتار کرد با او به ملاطفت و مهربانی عمل نمود تا این که زمینه برای طرح مطلب مساعد گشت، سپس سئوال امام را به همان شیوه مطرح ساخت و گفت: آیا ممکن است گوینده ای سخنی بگوید و از آن مطلبی اراده کند که به ذهن خواننده نیاید؟ یعنی مقصود گوینده چیزی باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است، کندی به دقت به سئوال شاگرد گوش داد و گفت: سئوال خود را تکرار کن. شاگرد سئوال خویش را باز گفت استاد چون اهل تعقل، تفکر و تدبر بود، مدتی در خود فرو رفت، تامل کرد و گفت: هیچ بعید نیست، امکان دارد چیزی در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزی بفهمد که وی خلاف آن را اراده کرده باشد.استاد که می دانست شاگرد او چنین سئوالی را نمی تواند از پیش خود مطرح کند و در حد اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را سوگند می دهم که حقیقت را به من بگویی چنین سئوالی از کجا به فکر تو خطور کرد؟شاگرد گفت: چه ایرادی دارد که چنین سئوالی به ذهن خود من آمده باشد؟استاد گفت: نه، تو هنوز زود است که به چنین مسائلی رسیده باشی، به من بگو این سئوال را از کجا یاد گرفته ای؟شاگرد گفت: حقیقت این است که حضرت «ابومحمد» (امام عسکری علیه السلام) مرا بدین امر رهبری فرمود.کندی گفت: اکنون واقع امر را گفتی، سپس افزود: چنین سخنانی تنها زیبنده این خاندان است. آنگاه با درک واقعیت و پی بردن به اشتباه خود دستور داد آتشی روشن کردند و آنچه را درباره تناقضهای قرآن (به عقیده خود) به رشته تحریر آورده بود، سوزاند.
جهات تقدیر از کندی
شایان ذکر است اشتباه فوق چیزی از شخصیت و بزرگی کندی نمی کاهد، گرچه همه دانشمندان و فرهیختگان اولین و آخرین در برابر دانش و علم لدنی پیامبران و پیشوایان دین علیهم السّلام قابل سنجش نیستند، چنان که فرموده اند: « لا یقاس بنا بشر، لا یقاس بنا احد». و امام حسن عسکری علیه السّلام در این زمینه فرمود: جهان بشریت بدون وجود پیامبر و امام حیران و سرگردان است. لیکن با این وجود دانشمندان در مقایسه با سایر مردم بسیار ارجمند، محترم و والامرتبه اند، از اینرو کندی از چند جهت شایسته احترام است:
← ستودن امام از کندی
...