گلوند

لغت نامه دهخدا

گلوند. [ گ َل ْ وَ ] ( اِ )مرسله را گویند یعنی هر چیز که بطریق تحفه و هدیه بجایی فرستند. || چیزی باشد که آنرا مانند گلوبند از جوز و انجیر سازند و بجایی فرستند. آنرا گلونده نیز گویند. ( از برهان ) ( آنندراج ) :
خواجه ما، ز بهر گنده پسر
ساخت از خایه شتر، گلوند.طیان.تحفه دوستانت را گردون
از مه و مهر ساخته گلوند.شمس فخری ( معیار جمالی ).
گلوند. [ گ َل ْ وَ ] ( اِخ ) نام کوهی است. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(گَ وَ ) (اِمر. ) ۱ - گلوبند. ۲ - هر چیز که به طریق تحفه و هدیه به کسی فرستند، مرسله . ۳ - گلوبند مانندی از گردو و انجیر که آن را به هدیه فرستند.

فرهنگ عمید

۱. آنچه به رَسم تحفه و هدیه به جایی بفرستند.
۲. چیزهای خوردنی از قبیل انجیر و مغز گردو و امثال آن ها که به نخ کشیده باشند: خواجهٴ ما ز بهر گنده پسر / کرد از خایهٴ شتر گلوند (طیان: شاعران بی دیوان: ۳۱۴ ).

ویکی واژه

گلوبند.
هر چیز که به طریق تحفه و هدیه به کسی فرستند، مرسله.
گلوبند مانندی از گردو و انجیر که آن را به هدیه فرستند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت فال تماس فال تماس فال احساس فال احساس