گلاندن

لغت نامه دهخدا

گلاندن.[ گ ُ دَ ] ( مص ) پاشیدن و افشاندن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. افشاندن.
۲. تکانیدن.
۳. تکان دادن درخت که میوه های آن بریزد.

فرهنگ فارسی

گلانیدن:افشاندن، تکانیدن، تکان دادن درخت که میوه آن بریزد، وبتشدیدلام یعنی غلتانیدنگلاننده:تکان دهنده، تکاننده
( مصدر ) تکاندن و افشاندن دامن جامه و قالی و برگ گل و غیره .
پاشیدن و افشاندن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم