گاه شناسی

لغت نامه دهخدا

گاه شناسی. [ ش ِ ] ( حامص مرکب ) عمل گاه شناس.

فرهنگ فارسی

وقت شناسی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال میلادی فال میلادی استخاره کن استخاره کن فال اوراکل فال اوراکل