کولیدن

لغت نامه دهخدا

کولیدن. [ دَ ] ( مص )با ثانی مجهول ، به معنی کندن و کاویدن زمین باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در گنابادی می کوله به معنی می کند کَولیدن َ، کولش به معنی شیار کردن ، در کردی کولن به معنی حفر کردن ، حک کردن. ( از حاشیه برهان چ معین ). کندن زمین. حفر کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). || ریشه کندن و برآوردن از زمین را نیز گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). از ریشه کندن و از بیخ برآوردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . ) کندن ، کاویدن زمین .

فرهنگ عمید

۱. کندن، کاویدن، گود کردن.
۲. شیار کردن زمین.

ویکی واژه

کندن، کاویدن زمین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس