ژف

لغت نامه دهخدا

ژف. [ژَ ] ( ص ) تر. برابر خشک. ( برهان ). ضد خشک. نمناک.

فرهنگ عمید

تر، نمناک.

فرهنگ فارسی

تر . برابر خشک .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم