نکص
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
معنی نَّکَثَ: عهد شکست(کلمه نکث به معنای نقض است ، و نقض که مقابلش واژه ابرام است ، به معنای افساد چیزی است که محکم شده از قبیل طناب یا فتیله و امثال آن و هر چیزی که بعد از تابیده شدن و یا رشته شدن نقض گردد ، آن را انکاث میگویند ، چه طناب باشد و چه رشته)
معنی عَقِبَیْهِ: دو پاشنه اش (منظورازعبارات "یَنقَلِبُ عَلَیٰ عَقِبَیْهِ "و"نَکَصَ عَلَیٰ عَقِبَیْهِ "به عقب برگشتن و عقبگرد کردن است)
ریشه کلمه:
نکص (۲ بار)
نکص اگر با «عن» باشد به معنی امتناع و خودداری است «نَکَصَ عَنِ الْاَمْرِ» یعنی خودداری کرد و اگر با «علی» باشد به معنی رجوع است «نَکَصَ عَلی عَقِبَّیْهِ»بقهقری برگشت یا از خیریکه در آن بود برگشت معنی تحت الفظی آن است که بر دو پاشنه خویش برگشت. . چون دو گروه یکدیگر را دیدند به عقب برگشت و گفت: من از شما بیزارم. . آیات من به شما خوانده میشد، از آنها اعراض کرده و به عقب بر میگشتید. این لفظ فقط دوبار در قران مجید آمده است.