لغت نامه دهخدا
نخرة. [ ن ُ رَ ] ( ع اِ ) سختی وزیدن باد. ( منتهی الارب ). شدت هبوب باد. ( از المنجد ). سخت وزیدگی بادو طوفان. ( ناظم الاطباء ). شدت وزش باد. ( از اقرب الموارد ). || نُخَرَة. رجوع به نُخَرة شود.
نخرة. [ ن ُ رَ / ن ُ خ َ رَ ]( ع اِ ) پیش ِ بینی اسب و خر و خوک و جز آن و شکاف آن ، یا مابین دو سوراخ بینی ، یا نوک آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پیش بینی. ( مهذب الاسما ). ارنبة الانف. مقدم بینی. ( المنجد ). نوک بینی مرد و شتر و اسپ و سگ و جز آن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج ، نُخَر.
نخرة. [ ن َ خ ِ رَ ] ( ع ص ) استخوان پوسید و ریزه ریزه شده. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). پوسیده وکهنه. ( مهذب الاسما ). پوسیده. بالیه. ( یادداشت مؤلف ). تأنیث ِ نخر. رجوع به نَخِر شود. || استخوان میان کاواک که چون باد به وی رسد آواز از آن برآید. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ).