لغت نامه دهخدا مصاعب. [ م َ ع ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مُصْعَب. ( یادداشت مؤلف ). دشواریها و سختیها. ( ناظم الاطباء ). دشواریها و جاهای دشوار. ( غیاث ) ( آنندراج ). || ج ِ مُصْعَب ، به معنی گشن یا گشنی که هنوززیر بار و سواری نیامده است. سرکش. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی شدائد، مشقتها، سختی هاوگرفتاریها( اسم ) ۱ - سختیها شداید مشقات توضیح باین معنی جمعی است بی مفرد . ۲- جمع مصعب .