متحکم

لغت نامه دهخدا

متحکم. [ م ُ ت َ ح َک ْ ک ِ ] ( ع ص ) حکم کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پادشاه و حکم کننده. ( ناظم الاطباء ). بی دلیل حکم کننده. کسی که به زور حکم می کند. ( از اقرب الموارد ). || فرمان بردار. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سوفسطائی. ( مفاتیح العلوم ). || آن که «لاحکم الا ﷲ» گوید. خارجی. حروری. و رجوع به خوارج شود.

فرهنگ عمید

حکم کننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال تماس فال تماس فال درخت فال درخت فال رابطه فال رابطه