ماروسپند

لغت نامه دهخدا

ماروسپند. [ پ َ ] ( اِخ ) نام یکی از مشاوران و مصلحت اندیشان خسروپرویز. ( از فهرست ولف ) :
بباشد به آرام ماروسپند
نباید که آرند بروی گزند.( شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2908 ).وزان شهر تا خان ماروسپند
که بود اندر آن شهریار بلند.فردوسی.

فرهنگ فارسی

نام یکی از مشاوران و مصلحت اندیشان خسرو پرویز

فرهنگ اسم ها

اسم: ماروسپند (پسر) (فارسی)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار شیرویه پسر خسروپرویز پادشا ساسانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال پی ام سی فال پی ام سی فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت