غارجی

لغت نامه دهخدا

غارجی. [ رِ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به غارج. شراب صبوحی را گویند یعنی شرابی که به هنگام صبح نوشند. || ساقی را نیز گفته اند. || کسی را هم میگویند که صبوحی خورد. ( برهان ). در این کلمه غاوجی هم آمده است. ( از برهان ). این کلمه از غارِج به افزودن یاء نسبت گرفته شده است و در لغت فرس آرد: «غارج صبوح باشد و غارجی صبوحی ». شاکر بخاری گوید :
خوشا نبیذ غارجی با دوستان یکدله
گیتی به آرام اندرون مجلس به بانگ و ولوله.( از حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ عمید

۱. صبحگاهی (شراب )، صبوحی: خوشا نبیذ غارجی با دوستان یک دله / گیتی به آرام اندرون، مجلس به بانگ و ولوله (شاکر: شاعران بی دیوان: ۴۹ ).
۲. (اسم ) ساقی.
۳. (اسم ) کسی که صبوحی بخورد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال میلادی فال میلادی فال پی ام سی فال پی ام سی