رخبینه

لغت نامه دهخدا

رخبینه. [ رُ ن َ / ن ِ ] ( اِ )آنچه از رخبین سازند. هر چیز که از دوغ ترش سازند. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( لغت محلی شوشتر نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). رجوع به رخبین شود. || صمغ صنوبر و تربانتین. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ).

فرهنگ معین

(رُ نِ ) (اِ. ) نک رخبین .

فرهنگ عمید

= راتیانج

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - رخبین . ۲ - صمغ صنوبر راتیاج .
آنچه از رخبین سازند

ویکی واژه

نک رخبین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل