درغیش

لغت نامه دهخدا

درغیش. [ دَ ] ( اِ ) انبوه و بسیار. ( برهان ) ( آنندراج ). ظاهراً مصحف وغیش است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به وغیش شود. || نوعی از زردآلو. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

انبوه، فراوان، بسیار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ارمنی فال ارمنی فال آرزو فال آرزو