بتاییدن

لغت نامه دهخدا

بتاییدن. [ ب ِ دَ ] ( مص ) گذاشتن. ( از آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ) ( از برهان قاطع ). بگذاشتن. رها کردن. صبر کردن. تاب آوردن. هشتن. ( یادداشت مؤلف ). ترک کردن. ( فرهنگ نظام ) ( از ناظم الاطباء ) :
تکاپوی مردم بسود و زیان
بتاو و مدو هر سوئی تازیان.ابوشکور.

فرهنگ عمید

گذاشتن، نهادن، رها کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اوراکل فال اوراکل فال کارت فال کارت