اذروان

لغت نامه دهخدا

( آذروان ) آذروان. [ ذَرْ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ( از آثاروان ) پیشوا و دستور مزدایسنی.

فرهنگ اسم ها

اسم: آذروان (پسر) (فارسی) (تلفظ: azarvan) (فارسی: آذروان) (انگلیسی: azarvan)
معنی: آذربان، آتش بان، نگهبان آتشکده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اعداد فال اعداد فال پی ام سی فال پی ام سی فال ارمنی فال ارمنی