چراغ نشستن

لغت نامه دهخدا

چراغ نشستن. [ چ َ / چ ِ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) کشته شدن و خاموش شدن چراغ. ( آنندراج ). خاموش شدن چراغ ( ارمغان آصفی ) :
از دم سرد دلم سوز جگر ننشیند
این چراغیست که از باد سحر ننشیند.شانی تکلو ( از آنندراج ).رجوع به چراغ گل شدن و چراغ مردن شود.

فرهنگ فارسی

کشته شدن و خاموش شدن چراغ . خاموش شدن چراغ .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تماس فال تماس فال حافظ فال حافظ فال ارمنی فال ارمنی