نقش ساختن

لغت نامه دهخدا

نقش ساختن. [ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) تصویر کردن :
نتوان در خط دهر خط وفا یافتن
نتوان بر نقش آب نقش قلم ساختن.خاقانی.

فرهنگ فارسی

تصویر کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم