گستاخ واری

لغت نامه دهخدا

گستاخ واری. [ گ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل گستاخ وار :
مکن با من چنین گستاخ واری
که تو با خشم من طاقت نداری.( ویس و رامین ).رجوع به گستاخ وارشود.

فرهنگ فارسی

همچون گستاخان عمل کردن : مکن با من چنین گستاخ واری که تو با خشم من طاقت نداری . ( ویس ورامین )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم