لغت نامه دهخدا گستاخ واری. [ گ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل گستاخ وار : مکن با من چنین گستاخ واری که تو با خشم من طاقت نداری.( ویس و رامین ).رجوع به گستاخ وارشود.
فرهنگ فارسی همچون گستاخان عمل کردن : مکن با من چنین گستاخ واری که تو با خشم من طاقت نداری . ( ویس ورامین )