نفیر شدن

لغت نامه دهخدا

نفیر شدن. [ ن َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) متنفر شدن. گریزان گشتن :
مرغ را گر ذوق آید از صفیر
چون که جنس خود نیابد شد نفیر.مولوی.گر مسی گردد ز گفتارت نفیر
کیمیا را هیچ از وی وا مگیر.مولوی.

فرهنگ فارسی

متنفر شدن . گریزان گشتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم