لقمه الصباح

لغت نامه دهخدا

( لقمةالصباح ) لقمةالصباح. [ ل ُ م َ تُص ْ ص َ ] ( ع اِ مرکب ) ناشتاشکن. ناهارشکن. زیرقلیانی. ناشتائی. صبحانه. نهارقلیان. دهان گیره. نهاری. دهن گیره. چاشنی بامداد. لهنه. ( زمخشری ).

فرهنگ عمید

( لقمةالصباح ) غذای مختصری که در بامداد بخورند، صبحانه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) غذایی مختصر که در بامداد خورند صبحانه ناهار شکن.
ناشتا شکن . صبحانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم