قاسم مامون

لغت نامه دهخدا

قاسم مأمون. [ س ِ م َءْ ] ( اِخ ) رجوع به قاسم بن حمودبن میمون شود.

فرهنگ فارسی

رجوع به قاسم بن حمود بن میمون شود .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ فال فنجان فال فنجان فال نوستراداموس فال نوستراداموس