جزع فام

لغت نامه دهخدا

جزع فام. [ ج َ ] ( ص مرکب ) همانند جزع. چون مهره یمنی :
چو کرده برون خنجر جزع فام
برآید هزارش عقیق از نیام.( گرشاسب نامه ).

فرهنگ فارسی

همانند جزع چون مهره یمنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم