جار ذی القربی

لغت نامه دهخدا

جار ذی القربی. [ رِ ذِل ْ ق ُ با ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همسایه خانه ای که با خانه تو پیوسته است. همسایه خویشست. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

همسایه خانه که با خانه تو پیوسته است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود فال اوراکل فال اوراکل