تازه گفتاری

لغت نامه دهخدا

تازه گفتاری. [ زَ / زِ گ ُ ] ( حامص مرکب ) تازه گویی. نوپردازی :
مگر دولت شه کند یاریی
درآرد بمن تازه گفتاریی.نظامی.

فرهنگ فارسی

تازه گویی نو پردازی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود فال قهوه فال قهوه