بنا انداختن

لغت نامه دهخدا

بنا انداختن. [ ب ِ اَت َ ] ( مص مرکب ) مرادف رنگ خانه ای ریختن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). پی افکندن. بنیاد نهادن :
ز نو میخواهم اندازم بنای عشرت آبادی
که روزی خاک و خشت این کهن ویرانه خواهم شد.آصفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مرادف رنگ خانه ریختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال لنورماند فال لنورماند فال آرزو فال آرزو فال ورق فال ورق