باژگونه کردن

لغت نامه دهخدا

باژگونه کردن. [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) وارونه کردن. || منقلب کردن. برگرداندن. قلب. ( دهار ). تقلیب.

فرهنگ فارسی

وارونه کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال ای چینگ فال ای چینگ فال چای فال چای فال عشق فال عشق