القول بالموجب

لغت نامه دهخدا

القول بالموجب. [ اَ ق َ ل ُ بِل ْ ج ِ ] ( ع جمله اسمیه ) عبارتست ازاینکه لفظی که در کلام شخصی واقع شده است همان را بخلاف مراد او گویند بشرطی که آن لفظ احتمال معنی منقول را داشته باشد. مثال : زید اسبی به عمرو فروخته بود چون عیبی داشت مسترد گردید، بایع این شعر را نوشت :
اسبی خریده اند ز ما بازداده اند
ای خواجه مردمان شما اینچنین خرند.
او در جواب نوشت :
مایان نخریم و نی فروشیم
آنانکه خرند میفروشند.مطلعالسعدین ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

عبارتست از اینکه لفظی که در کلام شخصی واقع شده است همان را بخلاف مراد او گویند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت فال نخود فال نخود