گرد گرفتن

لغت نامه دهخدا

گرد گرفتن. [ گ ِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) گردکسی یا چیزی را گرفتن. اطراف و جوانب او را گرفتن. محاصره کردن. اِغتفاق. ( از منتهی الارب ) :
گسست و به خاک اندر آمد سرش
سواران گرفتند گرد اندرش.فردوسی.
گرد گرفتن. [ گ َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) از چیزی گرد ستردن. پاک کردن گرد. زدودن گرد.

فرهنگ معین

(گَ. گِ رِ تَ ) ۱ - (مص م . )خاکروبی کردن . ۲ - (مص ل . ) خاک آلود شدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گرد گرفتن کسی یا چیزی را .
اطراف وجوانب کسی یاچیزی راگرفتن، محاصره کردن

ویکی واژه

خاکروبی کردن.
خاک آلود شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال کارت فال کارت فال میلادی فال میلادی