لغت نامه دهخدا گرد گرفتن. [ گ ِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) گردکسی یا چیزی را گرفتن. اطراف و جوانب او را گرفتن. محاصره کردن. اِغتفاق. ( از منتهی الارب ) : گسست و به خاک اندر آمد سرش سواران گرفتند گرد اندرش.فردوسی.گرد گرفتن. [ گ َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) از چیزی گرد ستردن. پاک کردن گرد. زدودن گرد.