لغت نامه دهخدا
کموش. [ ک ُ ] ( ص ، اِ ) کومش. مقنی. کاریزکن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کومش شود.
کموش. [ ] ( اِخ ) ( قهر و غلبه کننده ) یکی از خدایان موآبیان است که قوم کموش بر آن مسمی بودند.( از قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به همین مأخذ شود.