کتابی زدن

لغت نامه دهخدا

کتابی زدن. [ ک ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) نوشیدن شراب از کتابی. ( فرهنگ فارسی معین ) :
یک دو کتابی بزن از دست پیر
تا خبر از سر کتابت دهد.حبیب خراسانی ( از فرهنگ فارسی معین ).و رجوع به کتابی شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نوشیدن شراب از کتابی : [ یک دو کتابی بزن از دست پیر تا خبر از سر کتابت دهد ] . ( حبیب خراسانی )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم