مسالح

لغت نامه دهخدا

مسالح. [ م َ ل ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَسلَحة.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به مسلحة شود.

فرهنگ معین

(مَ لِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - ج مسلحه ، جاهای ترسناک که در آن ها لازم است مسلح باشند. ۲ - جاهایی که در آن ها از رخنه های شهر و سرحد مملکت ترس داشته باشند. ۳ - گروه های مسلح . ۴ - نگهبانان . ۵ - جاهای دیده بانان .

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مسلحه : ۱- جاهای ترسناک که در آنها لازم است مسلح باشند . ۲ - جاهایی که در آنها از رخنه های شهر و سرحد مملکت ترس داشته باشند . ۳- گروههای مسلح . ۴- نگهبانان . ۵- جاهای دیده بانان .

ویکی واژه

ج مسلحه ؛ جاهای ترسناک که در آن‌ها لازم است مسلح باشند.
جاهایی که در آن‌ها از رخنه‌های شهر و سرحد مملکت ترس داشته باشند.
گروه‌های مسلح.
نگهبانان.
جاهای دیده بانان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل