مرصده

لغت نامه دهخدا

( مرصدة ) مرصدة. [ م ُ ص ِ دَ ] ( ع ص ) مؤنث مرصد، نعت فاعلی از ارصاد. رجوع به مرصِد و ارصاد شود: أرض مرصدة؛ زمین اندک گیاه یا زمین اندک باران رسیده ٔمترقب انبات نبات. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

زمین اندک گیاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال رابطه فال رابطه فال قهوه فال قهوه فال عشق فال عشق