افسانه پذیرفتن

لغت نامه دهخدا

افسانه پذیرفتن. [ اَ ن َ / ن ِ پ َ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) قبول کردن افسانه :
مجنون تو افسانه و افسون نپذیرد
با بیخردی پند فلاطون نپذیرد.طالب آملی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

قبول کردن افسانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب