جفا کار

لغت نامه دهخدا

جفا کار. [ ج َ ] ( ص مرکب ) که جفا پیشه دارد. که عمل او جفاست. جفاکاره. جفاپیشه. جفاکیش. جفاجوی. ستمگر.بیدادگر. که کار او جور و جفاست. جافی :
بر وفای وعده نیک و جزای خیر کرد
بر وفاداران بشیری بر جفاکاران نذیر.سوزنی.الا گر جفاکاری اندیشه کن
وفا پیش گیر و کرم پیشه کن.سعدی.دگر به یار جفاکار دل مده سعدی
نمیدهیم و بشوخی همی برند از پیش.سعدی.خیلتاشان جفاکار و محبان ملول
خیمه را همچو دل از صحبت ما برکندند.سعدی.

فرهنگ فارسی

که جفا پیشه دارد که عمل او جفاست جفا کاره جفا پیشه بیداد گر .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال کارت فال کارت فال جذب فال جذب فال ای چینگ فال ای چینگ