حراج کردن

لغت نامه دهخدا

حراج کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هر کس گران ترخرد بدو فروشند. ( ناظم الأطباء ). بمزایده گذاردن.

فرهنگ فارسی

عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هر کس گران تر خرد بدو فروشند

ویکی واژه

svendere
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم