اسران

لغت نامه دهخدا

اسران. [ اَ ] ( اِ ) در کتاب الفاظ الادویة آمده : «اسران بضم اول و سکون ثانی و نون ؛ دوغ » و در آنندراج آمده : «اسران بالفتح ع ( عربی )؛ مایهای شیر». و ظاهراًاصل کلمه اَیران بفتح همزه و ترکی است بمعنی دوغ.
اسران. [ اُ رُ اِ ] ( اِخ ) شهری در بین النهرین بزمان سلوکیه و اشکانیه. این شهر ابتدا به انطاکیه کالی ره موسوم بود و عنوان نیم بربری را بدو داده بودند و بعدها اِدِس ( اورفا ) نامیده شد. ( ایران باستان ص 88، 2087، 2088، 2113، 2328 ). رجوع به اسرهه شود.

فرهنگ فارسی

مایهای شیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو