جلفه

لغت نامه دهخدا

( جلفة ) جلفة. [ ج َ ل َ ف َ ] ( ع ص ) بزهایی که مویش کوتاه و بی نفع باشد. ( منتهی الارب ). بزی که مویش کوتاه و بی نفع باشد. ( ناظم الاطباء ).
جلفة. [ ج ُ ف َ ] ( ع اِ ) پاره خراشیده از پوست. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
جلفة. [ ج َ ف َ ] ( ع اِ ) از مبداءتراش تا زبان قلم. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).از مبداء تراش قلم تا زبانه آن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به جِلفَة شود. || داغ بر ران شتر. و این لغتی است در جرفة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
جلفة. [ ج ِ ف َ ] ( ع اِ ) نان پاره ای خشک بی نانخورش. ( منتهی الارب ). || پاره ای از هر چیزی.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || از مبداءتراش تا زبان قلم و باین معنی گاهی بفتح جیم نیز آید. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نان پاره خشک بی نانخورش یا پاره از هر چیزی

دانشنامه عمومی

الجفله ( به عربی: الجلفة ) شهری در استان الجفله واقع در کشور الجزایر است که در سال ۱۹۹۸ میلادی ۱۵۴٫۲۶۵ نفر جمعیت داشته و جمعیت آن در سال ۲۰۰۵ میلادی به ۲۲۱٫۲۳۱ نفر رسیده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال امروز فال امروز فال تک نیت فال تک نیت فال انگلیسی فال انگلیسی