ثواء

لغت نامه دهخدا

ثواء. [ ث َ ] ( ع مص ) ایستادن. اقامت. مقیم شدن به جائی. ثواءمکان یا بمکان ؛ اقامت دراز کردن در آن. || فرود آمدن به مکانی. || مدفون گردیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت