جوابگویی

لغت نامه دهخدا

جوابگویی. [ ج َ ] ( حامص مرکب ) عمل جواب گفتن. پاسخ گویی. || مقابله. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

۱. جواب دادن به پرسش، پاسخ گویی.
۲. [مجاز] جبران کردن.

فرهنگ فارسی

۱- عمل جواب گفتن پاسخ گویی : ( ( برای جوابگویی دهن باز کرد... ) ) ۲- مقابله .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم