ناکام دیده

لغت نامه دهخدا

ناکام دیده. [ دی دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) ناکام. کام ندیده. نامراد. به کام نارسیده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کام نادیده نامرادمقابل کام دیده کامیاب کامگار .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه فال فنجان فال فنجان