خبردار نمودن

لغت نامه دهخدا

خبردار نمودن. [ خ َ ب َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) مطلع کردن. آگاهی دادن. خبردار کردن. رجوع به خبردار کردن شود.

فرهنگ فارسی

مطلع کردن آگاهی دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال قهوه فال قهوه فال شمع فال شمع