باطل گفتن

لغت نامه دهخدا

باطل گفتن. [ طِ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) بیهوده گفتن. ناحق گفتن. ژاژخایی. پراکنده گویی :
بلی مرد آنکس است از روی تحقیق
که چون خشم آیدش باطل نگوید.سعدی ( گلستان ).

فرهنگ فارسی

بیهوده گفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم