ام عیال

لغت نامه دهخدا

ام عیال. [ اُم ْ م ِ ع ِ ] ( ع اِ مرکب ) کسی که متصدی احوال قوم باشد و آن را سرپرستی و به امور لازم آن قیام نماید. || دیگ. ( از المرصع ) ( از مهذب الاسماء ). در مهذب الاسماء ام العیال با الف و لام است.
ام عیال. [ اُم ْ م ِ ع ِ ] ( اِخ ) نام دهی است مابین مکه و مدینه. ( از المرصع ). و رجوع به ام العیال شود.

فرهنگ فارسی

نام دهی است ما بین مکه و مدینه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود فال پی ام سی فال پی ام سی