صفصفه

لغت نامه دهخدا

( صفصفة ) صفصفة. [ ص َ ص َ ف َ ] ( ع مص ) تنها رفتن در زمین هموار. || چرانیدن صفصاف را. || ( اِ ) سکباجه که نوعی از آش است. رجوع به سکباجه شود. || بانگ گنجشک. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

تنها رفتن در زمین همواره
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال حافظ فال حافظ فال ورق فال ورق فال ابجد فال ابجد