خوب کیش

لغت نامه دهخدا

خوب کیش. ( ص مرکب ) خوش عقیده :
شنیدم که یوسف شه خوبکیش
دگرباره اسباط را خواند پیش.شمسی ( یوسف و زلیخا ).

فرهنگ فارسی

خوش عقیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم