خمیده قامت

لغت نامه دهخدا

خمیده قامت. [ خ َ دَ / دِ م َ ] ( ص مرکب ) خمیده. مقابل مستقیم القامة. مقابل مستوی القامة. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
چنگ خمیده قامت می خواندت بعشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد.حافظ.

فرهنگ فارسی

خمیده مقابل مستقیم القامه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال اوراکل فال اوراکل فال لنورماند فال لنورماند