خشتر

لغت نامه دهخدا

خشتر. [ خ َ ت َ] ( اِ ) ولایت در زمان هخامنشیان. || خشتره. خشتک. خشت کوچک. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
خروش و خرشه و خشخاش و خشت و خشتر و خم
خر و خروس و خراسان و خرس و خربیواز.( از فرهنگ اوبهی ).

فرهنگ فارسی

ولایت در زمان هخامنشیان یا خشتره
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ابجد فال ابجد